گروه سیاسی ایران آنلاین: چند روز پیش که رئیس دولت اصلاحات دلایل شرکت نکردنش در انتخابات را مطرح کرد، سپهر سیاسی کشور با بدعتی دیگر رو به رو شد. این بدعت را باید گامی دیگر از سوی اصلاح طلبان برای پرده دری بیشتر بدانیم!
جریان اصلاح طلب از اواسط دهه هفتاد و به نوعی از دل دولت سازندگی سربرآورد. سید محمد خاتمی به عنوان یکی از وزرای کابینه مرحوم هاشمی، خود را به عنوان لیدر جریانی معرفی می کرد که با آغاز رقابت های انتخاباتی دولت هفتم، با شعار "اصلاح طلبی" قدم به عرصه رقابت ها گذاشتند.
اما اصلاح طلبی در آن سال ها چه معنی داشت؟ در ابتدا اصلاح طلبان با شعار تسامح و تساهل که از دل فقه استخراج شده بود، سعی در ایجاد تغییراتی ساختاری در جامعه ایران داشتند. در آن سال ها هر اقدامی که برخلاف سنت های رایج انجام می شد، عنوان اصلاح طلبی به خود می گرفت و در گام نخست نیز تمرکز روی رویدادهای اجتماعی و تمام آن چیزهایی بود که مردم در جامعه با آن مواجه هستند.
در اینجا اتفاقی افتاد که اصلاح طلب را به یک اشتباه تاریخی کشاند. در بسیاری از مواقع این طور تصور می شد که اگر یک نفر، هر حرفی خارج از عرف رایج بزند، یعنی ساختاری کهنه را شکسته و قدمی در جهت اصلاح طلبی برداشته است! بعدها این نوع برداشت از اصلاح طلبی تبدیل به عادت رایج برای این جریان شد و مدت زیادی نکشید که توالی پرده دری ها تا پایان دولت دوم اصلاحات تا جایی پیش رفت که به بحث روی عصمت ائمه اطهار نیز کشید! (رجوع شود به سخنان آغاجری از اساتید دانشگاه در اوایل دهه هشتاد)
در واقع پرده دری گام به گام، عادت بخش قابل توجهی از جریان اصلاح طلب شده که دچار نزدیک بینی مفرط شده اند. آنها گاه طوری رفتار می کنند که انگار همه چیز به زمان حال معطوف است و آینده ای در کار نیست! یکبار در انتخابات سال 88 چنان عنان اختیار از کف می دهند که گویی آخر الزمان نزدیک است و بار دیگر در انتخابات سال 92 که آقای روحانی در آن پیروز شد، طوری از آن طرف بام به زمین می افتند که بعدها خودشان از آن همه شور، احساسی ملالت می کنند!
در ماجرای سخنان اخیرا سید محمد خاتمی در خصوص عدم شرکت نکردنش در انتخابات نیز عادت اصلاح طلبان در پرده دری گام به گام را مشاهده می کنیم. رئوس اصلاح طلب که حتی پس از وقایع 88 مشارکت در انتخابات را ترک نکرده بودند، گامی جلوتر آمده و عدم مشارکت را نیز به لیست پرده دری های خود افزوده اند.
در همین نقطه است که عنوان می کنیم سپهر سیاسی کشور با پدیده ای نو رو به رو شده است. دلسرد کردن مردم برای عدم حضور در انتخابات که دشمن سال ها در پی آن بود، حالا از سوی رئیس دولت های هفتم و هشتم نظام اسلامی ترویج می شود!
اگر خوب نگاه کنیم، نزدیک بینی جریان اصلاح طلب در اینجا هم خودش را نشان می دهد. آقای خاتمی که تا یک ماه مانده به انتخابات نشانه های اصلاح طلب واقعی را عدم قهر با "انتخابات، حاکمیت و مردم" می دانست، در همین مدت کم به چنان برداشتی رسید که نه تنها در انتخابات شرکت نکرد بلکه دلیل این عدم حضور را نیز اینطور عنوان کرد که "آگاهانه و صادقانه رأی ندادم تا به هیچکس دروغ نگفته باشم"!
در اینجا سخنان سید محمد خاتمی را باید تحلیل کرد. دلایل او برای شرکت نکردنش در انتخابات علی رغم گفته های قبلی خودش هر چه که بود، چون آبی بود که به آسیاب دشمن ریخته شد و بدعتی دیگر بر پرونده اصلاح طلبان افزود.
مقام معظم رهبری در یکی از آخرین سخنرانی های شان قبل از انتخابات 11 اسفند فرموده بودند: "شرکت نکردن در انتخابات همان سیاست راهبردی دشمن است" اما سوال اینجاست که چرا باید این سیاست راهبردی دشمن از سوی چهره های سیاسی چون سید محمد خاتمی ترویج شود؟
انتهای پیام/