روزنامه ایران: در قطعه شهدای بهشتزهرا سنگ قبری وجود دارد که تاریخ شهادت ندارد. این سنگ قبر متعلق است به شهید محمدجواد تندگویان، جوانترین عضو کابینه شهید رجایی که پیکرش بعد از 11 سال در 29 آذرماه 1370 به کشور بازگشت و این روز بهعنوان روز بزرگداشت وی در تقویم به ثبت رسید.
در تابستان 59 هنگامی که برسر اعضای کابینه، میان رئیسجمهور – بنیصدر- و رئیس دولت وقت – شهید رجایی – اختلاف نظر بود، نام جوانی که از دو ویژگی «تعهد» و«تخصص» که موضوع کشمکش آن روزها بود،بهره میبرد بر سر زبانها افتاد. این جوان کسی نبود جز محمدجواد تندگویان که کاندیدای وزارت نفت از سوی نیروهای جبهه موسوم به خط امام بود. در آن شرایط وزارت نفت ازجمله وزارتخانههای حساس بهشمار میآمد و اهتمام ویژهای برای انتخاب فردی با ویژگیهای مردمی، پاکدستی، تسلط بر حوزهکاری و... وجود داشت. شهید تندگویان با سطح مطالعه و شناختی که از مسائل سیاسی و مذهبی داشت، قبل از انقلاب با ورود به دانشگاه نفت آبادان و فعالیت سیاسی تعهد و تخصص را به موازات همآموخته و در انجمن اسلامی این دانشگاه فعال بود. از همین رو از سوی ساواک تحت نظر و چند بار دستگیر و روانه زندان شد. در یکی از نوبتهای دستگیری که هفت ماه به طول انجامید، در کمیته مشترک با انواع شیوهها ازجمله نگهداری در شرایط واژگون، شکنجه شد. وی در حسینیه ارشاد نیز نقش و حضور فعالی داشته و در حلقه مسلمانان انقلابی و نوگرا بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دعوت وزیر نفت دولت موقت، به وزارت نفت پیوست و به دلیل تخصص و شایستگی به مدیرعاملی مناطق نفتخیز منصوب شد و در این پست منشأ خدمات بسیاری شد. این بود که شهید تندگویان با وجود سن و سال کمتر نسبت به سایر گزینهها به دلیل سوابق کاری و انقلابی، برای تصدی وزارت نفت از سوی نخستوزیر وقت - شهید رجایی - و از میان چند کاندیدای دیگر برگزیده و به مجلس معرفی شد که بعد از رأی اعتماد قاطع مجلس، به ساختمان وزارت نفت در خیابان طالقانی رفت تا در شرایط پرتنش آن ایام سکاندار مهمترین وزارتخانه کشور باشد. وی از همان روز اول با سختکوشی و اهتمامی انقلابی به رفع مشکلات گریبانگیر حوزه نفت پرداخت و بلافاصله با شروع جنگ که اتفاقاً همزمان با شروع کار وی بود، به مناطق نفتی- جنگی شتافت تا برای حراست از سرمایههای ملی تدبیری بیندیشد. لکن در مسیر ماهشهر- آبادان در تور نیروهای متجاوز بعثی گرفتار آمده و به اسارت گرفته شد.
شهید تندگویان را پس از اسارت از سایر اسرا جدا میکنند و دیگر اطلاعات دقیقی از ایشان وجود ندارد، تنها خاطرات پراکندهای از همراهان ایشان یا سایر اسرای ایرانی و کویتی در دست است که بیانگر تحمل شکنجه و سختیهای بسیاری در زندانهای عراق است. مهندس بوشهری که در سلولی در نزدیکی سلول شهید تندگویان در زندان الرشید بغداد زندانی بوده؛ بارها صدای ایشان را در حالی که زیر شکنجه دعا و قرآن تلاوت مینموده شنیده است.
در کمتر از یک سال بیش از دویست نامه به مقامات بینالمللی، سفارتخانهها و صلیب سرخ جهانی نوشته میشود، اما دولت عراق با حمایتهای معنوی قدرتهای بزرگ هرگز حاضر نشد به هیچ یک از مقامات بینالمللی اجازه ملاقات با وزیر نفت کشورمان را بدهد. در سال 1370 بهدنبال تحولاتی که در منطقه رخ داده بود و با پیگیریهای ایران مسئولان دولت عراق حاضر شدند تا پیکر شهید تندگویان را به مقامات ایرانی تحویل دهند. اما جنازهای که هیچ اثر شکنجهای روی آن نبوده تحویل میشود. هیأت ایرانی متوجه میشوند این پیکر شهید تندگویان نیست. با اعتراض هیأت ایرانی عراقیها مجبور میشوند اصل پیکر شهید را تحویل دهند. یاد و خاطرهاش همچون چراغی پیش روی نسل امروز و فردایمان است تا راه را گم نکنیم و همواره به استقلال و سربلندی ایران عزیز بیندیشیم.
انتهای پیام/