ایران جمعه: در مطلب پیشین اشاره کردم که لحن یک ترجمه امری مهم است، حالا در این مطلب به طور اختصاصی به آن میپردازم. لحن یکی از موارد تأثیرگذار یک اثر ادبی است به همین دلیل نویسندگان مختلف سعی میکنند لحنی مناسب با موضوع و فضای مورد نظرشان بیابند. مهدی سحابی مترجم نامآشنا در یکی از مصاحبههایش درباره اهمیت لحن اینگونه میگوید: «به نظر من در یک ترجمه خوب اصلاً مترجم نباید دیده شود... آنکه از نویسندگان مختلف ترجمه میکند و همه آنها دارای یک لحن میشود برای این است که خودش زیادی در متنها حاضر است، یا لحن را پیدا نکرده یا نخواسته پیدا کند وگرنه در ترجمههای خوب بله لحنها تغییر میکند.» مترجم خوب برای پیدا کردن لحن میتواند درباره نویسنده و فرهنگی که در آن زندگی میکرده اطلاعاتی به دست آورده و با درنظرگرفتن هدف نویسنده از نگارش اثر خود و البته تسلّط داشتن به زبان اثر دست به ترجمه آن بزند. برای مثال چارلز دیکنز، نویسنده بزرگ عصر ویکتوریایی، در آثار خود با نوعی طنز به انتقاد از شرایط عصر ویکتوریایی میپرداخت. فهمیدن چنین طنزی و انتقال آن به خواننده از اهمیت زیاد برخوردار است. در بخشی از کتاب «داستان دو شهر» ابراهیم یونسی طنزی را که دیکنز به کار برده چنین خوب ترجمه کرده: «بنابراین دلایل و جهات، هیأت محترم منصفه... بدون شک باید، چه بخواهد و چه نخواهد، به محکومیت متهم رأی و به زندگیاش خاتمه دهد، زیرا تا سر متهم از بدن جدا نگردد هرگز نخواهند توانست این خیال را که فرزندانشان سر راحت بر بالین خواهند نهاد به مخیله خویش راه دهند و خلاصه اگر چنین نشود باید این خیال را که روزی راحت بر سر بالین بگذارند از خاطر برهانند.» یا به این ترجمه از کتاب سیلماریلیون توجه کنید: «شما خون خویشان را به ناحق ریختید و زمین آمان را لکهدار ساختید. بهای خون را با خون خواهید پرداخت و در فراسوی آمان در سایه مرگ خواهید زیست. اگرچه ارو مرگی از برای شما در ائا مقرر نداشته است و شما را از بیماری آسیبی نیست، اما کشته میشوید و کشته خواهید شد: از زخم سلاح و شکنجه و اندوه؛ و آنگاه روح بیکالبدتان به ماندوس خواهد آمد.» رضا علیزاده در این ترجمه بخوبی لحن تاریخی که جی.آر.آر. تالکین برای این کتاب انتخاب کرده را دریافته و توانسته است آن را به بهترین شکل ترجمه کند.
مهدی سحابی میگوید در یک ترجمه خوب اصلاً مترجم نباید دیده شود!
انتهای پیام/